معنی تَلَمَع
تَلَمَع
فلورسانس، بدرخشید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَلَمَع
حَلَمَ
حَلَمَ
رُویابافی کَردَن، رُؤیا
دیکشنری عربی به فارسی