معنی تَقيِيم
تَقيِيم
ارزیابی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَقيِيم
تَقيِيد
تَقيِيد
مَحدودکُنَندِگی، مَحدودِیَت
دیکشنری عربی به فارسی
تَقوِيم
تَقوِيم
تَحقِیر، تَقویم
دیکشنری عربی به فارسی
تَقسِيم
تَقسِيم
تَقسیم بَندی، تَقسیم کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَقدِيم
تَقدِيم
مُعَرِّفی، اِرائِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَجرِيم
تَجرِيم
جِنایَت سازی، جُرم اِنگاری، رَد صَلاحیَّت، غِیرِقانونی سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَأيِيد
تَأيِيد
تَأیید، پُشتیبانی می کُنَد
دیکشنری عربی به فارسی
تَأمِيم
تَأمِيم
تَصَرُّف اِجباری، مِلّی شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَحكِيم
تَحكِيم
داوَری
دیکشنری عربی به فارسی
تَحطِيم
تَحطِيم
آسیب، دَرهَم شِکَستَن
دیکشنری عربی به فارسی