معنی تَقلِيدِيًّا
تَقلِيدِيًّا
به طور مرسوم، به طور سنّتی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَقلِيدِيًّا
تَجسِيدِيًّا
تَجسِيدِيًّا
بِه طُورِ تَمثِیلی، بِه صورَتِ مُجَسَّم
دیکشنری عربی به فارسی
تَقلِيدِيَّة
تَقلِيدِيَّة
مِیمون صِفَتی، سُنَّتی
دیکشنری عربی به فارسی
تَعلِيمِيًّا
تَعلِيمِيًّا
اَز نَظَرِ آموزِشی
دیکشنری عربی به فارسی