معنی تَقَشُّف
تَقَشُّف
صرفه جویی، ریاضت، کاهش
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَقَشُّف
تَجَشُّؤ
تَجَشُّؤ
آروغ زَدَن، آروغ
دیکشنری عربی به فارسی
تَثَقُّف
تَثَقُّف
فَرهَنگ پَذیری
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَلُّف
تَخَلُّف
عَقَب ماندِگی
دیکشنری عربی به فارسی
تَكَيُّف
تَكَيُّف
اِقتِباس، سازِگاری
دیکشنری عربی به فارسی
تَقَلُّص
تَقَلُّص
اِنقِباض
دیکشنری عربی به فارسی
تَقَلُّب
تَقَلُّب
نَوَسَان، بی ثُباتی، هَواخوٰاهی
دیکشنری عربی به فارسی
تَقَطُّع
تَقَطُّع
ناهَمواری، مُتِناوِب
دیکشنری عربی به فارسی
تَقَدُّم
تَقَدُّم
پیشِ روی، پیشرَفت، پیشبُرد
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَقُّف
تَوَقُّف
تَوَقُّف، بَرایِ تَوَقُّف
دیکشنری عربی به فارسی