معنی تَقَابَلَ
تَقَابَلَ
دریافت کردن، ملاقات کنید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَقَابَلَ
تَجَاهَلَ
تَجَاهَلَ
بی تَوَجُّهی کَردَن، جَهل، بی اِحتِرامی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَتَابَعَ
تَتَابَعَ
دُوبارِه دُنبال کَردَن، اِدامِه دارَد
دیکشنری عربی به فارسی
تَقَاعَدَ
تَقَاعَدَ
بازنِشَستِه شُدَن، بازنِشَستِگی، عَقَب نِشینی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَقَارَبَ
تَقَارَبَ
هَمگَرا شُدَن، نَزدیک شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَاعَلَ
تَفَاعَلَ
مُشارِکَت کَردَن، تَعَامُل
دیکشنری عربی به فارسی
تَمَاهَلَ
تَمَاهَلَ
زیرِ لَب گُفتَن، آهِستِه تَر
دیکشنری عربی به فارسی
تَطَابَقَ
تَطَابَقَ
مُطابِقَت داشتَن، مُطابِقَت دادَن، مُساوی بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَغَافَلَ
تَغَافَلَ
غِفلَت کَردَن، او نادیدِه گِرِفت، نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَعَامَلَ
تَعَامَلَ
مُعامِلِه کَردَن، مُعامِلِه
دیکشنری عربی به فارسی