ترجمه تَفلسُف به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَفلسُف
تفلسف
- تفلسف
- فرزانگی کنتایی (فرزان فلسفه حکمت) (کنتا ساحر) فرزانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تفلسف
- تفلسف
- بمعنی حکمت. (غیاث اللغات) (آنندراج). تعاطی فلسفه کردن و حکمت داشتن و مهارت در چیزی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا