معنی تَفتِيش
تَفتِيش
بازرسی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَفتِيش
تَفتِيت
تَفتِيت
بی نَظمی، تِکِّه تِکِّه شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَحتِيّ
تَحتِيّ
ناخُودآگاه، راهزَنی، زیرزَمینی، راهنَماها
دیکشنری عربی به فارسی
تَفئِيد
تَفئِيد
فِئودالی سازی، کَفّارِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَفهِيل
تَفهِيل
بی اَهَمیَّتی سازی، سادِه سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفوِيض
تَفوِيض
مُجَوِّز، تَفویض اِختیار کَردَن، هَیئَت
دیکشنری عربی به فارسی
تَفنِيد
تَفنِيد
کاهِش، رَد
دیکشنری عربی به فارسی
تَفكِيك
تَفكِيك
نَقض، بَرچیدَن، عامِلِیَت
دیکشنری عربی به فارسی
تَفعِيل
تَفعِيل
فَعّال سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفضِيل
تَفضِيل
تَرجِیح
دیکشنری عربی به فارسی