معنی تَفَكُّر
تَفَكُّر
تفکّر، فکر کردن، وسواس
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَفَكُّر
تَفَكُّك
تَفَكُّك
پَریشانی، اَز هَم پاشیدِگی، تَجزِیَه، قَطعی بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَجُّر
تَفَجُّر
عَصَبانیَّت، اِنفِجار
دیکشنری عربی به فارسی
تَذَكُّر
تَذَكُّر
یادآوَری، بَرایِ یادآوَری
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَكُّم
تَحَكُّم
دَستکاری، کُنتُرُل کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَضُّر
تَحَضُّر
شَهری سازی، شَهرنِشینی
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَرُّر
تَحَرُّر
آزادسازی، رَهایی، آزادی
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَذُّر
تَجَذُّر
ریشِه داری، ریشِه دار بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَبَخُّر
تَبَخُّر
تَبخِیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَكُّل
تَأَكُّل
خُوردِگی
دیکشنری عربی به فارسی