ترجمه تَفَكَّكَ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَفَكَّكَ
تَحَكَّمَ
- تَحَكَّمَ
- دَستکاری کَردَن، او کُنتُرُل را بِه دَست گِرِفت، قِضاوَت کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَجَّرَ
- تَفَجَّرَ
- غُرِّش کَردَن، او مُنفَجِر شُد، ریز ریز شُدَن، مُنتَشِر شُدَن، سَرنِگون کَردَن، تِکِّه تِکِّه شُدَن، غُرغُر کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی