معنی تَفَشٍّ
تَفَشٍّ
نفوذ، بیداد می کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَفَشٍّ
تَفَشّي
تَفَشّي
آلودِگی، گُستَرِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَدٍّ
تَحَدٍّ
چالِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَلٍّ
تَخَلٍّ
واگُذاری، رَها کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَجُّ
تَفَجُّ
تَرَق تَرَق کَردَن، مُنفَجِر مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
تَعَرٍّ
تَعَرٍّ
بِرِهنِگی، بِرِهنِه شُو
دیکشنری عربی به فارسی