معنی تَفَجُّر
تَفَجُّر
عصبانیّت، انفجار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَفَجُّر
تَفَكُّر
تَفَكُّر
تَفَکُّر، فِکر کَردَن، وَسوَاس
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَجُّج
تَفَجُّج
اَفزایِش حَجم، اِنفِجار
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَجُّ
تَفَجُّ
تَرَق تَرَق کَردَن، مُنفَجِر مِی شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَضُّر
تَحَضُّر
شَهری سازی، شَهرنِشینی
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَرُّر
تَحَرُّر
آزادسازی، رَهایی، آزادی
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَذُّر
تَجَذُّر
ریشِه داری، ریشِه دار بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَبَخُّر
تَبَخُّر
تَبخِیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَخُّر
تَأَخُّر
تَأخیر، دیرکَرد، تَأخیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَدُّر
تَخَدُّر
بی حِسّی
دیکشنری عربی به فارسی