معنی تَغذِيَة
تَغذِيَة
تغذیه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَغذِيَة
تَغطِيَة
تَغطِيَة
پوشِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَغشِيَة
تَغشِيَة
لایِه سازی، هَمپوشانی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفشِيَة
تَفشِيَة
اِفشاگَری، شُیوع
دیکشنری عربی به فارسی
تَورِيَة
تَورِيَة
ایهام، جِناس
دیکشنری عربی به فارسی
تَنمِيَة
تَنمِيَة
تَوسِعَه
دیکشنری عربی به فارسی
تَنقِيَة
تَنقِيَة
تَصفِیَه، تَطهیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَضحِيَة
تَضحِيَة
فَداکاری، قُربانی شُدَن، قُربانی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَصفِيَة
تَصفِيَة
تَقطِیر، فیلتِر کَردَن، فیلتِراسیون، تَصفِیَه
دیکشنری عربی به فارسی
تَسوِيَة
تَسوِيَة
تَنظِیم مُجَدَّد، تَسویِه حِساب، جُبران
دیکشنری عربی به فارسی