جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تَعِبَ

لَعِبَ

لَعِبَ
صَفحِه بازی کَردَن، بازی، سَرگَرم کَردَن، بازی کَردَن، بِه بازی کَردَن، دَستکاری کَردَن، اَسباب بازی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی

تَبِعَ

تَبِعَ
نَتیجِه دادَن، دُنبال کُنید، دُنبال کَردَن، تَعقِیب کَردَن، رَدیابی کَردَن، پِیگیری کَردَن، رَدِّپا گُذاشتَن
دیکشنری عربی به فارسی

رَكِبَ

رَكِبَ
رَفت و آمَد کَردَن، سَوار شُد، سَریع دَویدَن، صُعود کَردَن، سَواری کَردَن، زین گُذاشتَن
دیکشنری عربی به فارسی

غَضِبَ

غَضِبَ
نِگَاه خَشمگین اَنداختَن، خَشم، آشُفتِه کَردَن، خَشمگین بودَن، خَشمگین شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی