معنی تَطبِيع
تَطبِيع
نرمال سازی، عادّی سازی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَطبِيع
تَطبِيب
تَطبِيب
دِلجویی، دارو
دیکشنری عربی به فارسی
تَجمِيع
تَجمِيع
تَجمِیع، بَرایِ جَمع آوَری، مَجموعِه، باروَر سازی، اِدغام
دیکشنری عربی به فارسی
تَثبِيت
تَثبِيت
چَسبَندِگی، تَثبیت کُنَندِه، ثابِت سازی، پایداری
دیکشنری عربی به فارسی
تَتبِيل
تَتبِيل
طَعم دار کَردَن، اَدویِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَحبِيب
تَحبِيب
اِهدا، دانِه بَندی، گِرانُول سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَكبِير
تَكبِير
تَقوِیت، تارت، بُزُرگ نَمایی
دیکشنری عربی به فارسی
تَوسِيع
تَوسِيع
گُستَرِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَوزِيع
تَوزِيع
اِنتِشار، تَوزِیع
دیکشنری عربی به فارسی
تَنبِيه
تَنبِيه
هُشدار
دیکشنری عربی به فارسی