معنی تَشعِيع
تَشعِيع
تشعشع، تابش
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَشعِيع
تَشرِيع
تَشرِيع
رَسمی سازی، قانون گُذاری، قانونی سازی، قانونی شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَشجِيع
تَشجِيع
تَشوِیق، بَرایِ تَشوِیق
دیکشنری عربی به فارسی
تَجمِيع
تَجمِيع
تَجمِیع، بَرایِ جَمع آوَری، مَجموعِه، باروَر سازی، اِدغام
دیکشنری عربی به فارسی
تَفعِيل
تَفعِيل
فَعّال سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَوسِيع
تَوسِيع
گُستَرِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَوزِيع
تَوزِيع
اِنتِشار، تَوزِیع
دیکشنری عربی به فارسی
تَصنِيع
تَصنِيع
صَنعَتی سازی، تَولِید
دیکشنری عربی به فارسی
تَصعِيد
تَصعِيد
تَشدِید
دیکشنری عربی به فارسی
تَشهِير
تَشهِير
مَحکومِیَت، اِفتِرا، بَدنامی
دیکشنری عربی به فارسی