معنی تَشرِيع
تَشرِيع
رسمی سازی، قانون گذاری، قانونی سازی، قانونی شدن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَشرِيع
تَشعِيع
تَشعِيع
تَشَعشُع، تابِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَشرِيف
تَشرِيف
شَرافَت بَخشی، یِک اِفتِخار
دیکشنری عربی به فارسی
تَشجِيع
تَشجِيع
تَشوِیق، بَرایِ تَشوِیق
دیکشنری عربی به فارسی
تَجمِيع
تَجمِيع
تَجمِیع، بَرایِ جَمع آوَری، مَجموعِه، باروَر سازی، اِدغام
دیکشنری عربی به فارسی
تَجرِيم
تَجرِيم
جِنایَت سازی، جُرم اِنگاری، رَد صَلاحیَّت، غِیرِقانونی سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَبرِيك
تَبرِيك
تَبرِیک، تَبرِیک میگَم
دیکشنری عربی به فارسی
تَبرِير
تَبرِير
تَوجِیه
دیکشنری عربی به فارسی
تَارِيخ
تَارِيخ
تاریخ
دیکشنری عربی به فارسی
تَخرِيب
تَخرِيب
تَخرِیب، خَرابکاری، فَساد
دیکشنری عربی به فارسی