معنی تَشَوُّش
تَشَوُّش
حواس پرتی، گیجی، شکستن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَشَوُّش
تَشَوُّه
تَشَوُّه
بَدشِکلی، تَحرِیف
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَرُّش
تَحَرُّش
آزار، آزار و اَذیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَوُّه
تَأَوُّه
نالِه کَردَن، نالِه، نالان
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَوُّل
تَحَوُّل
جَهش، تَبدیل، تَغییر
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَوُّق
تَفَوُّق
بَرتَری طَلَبی، بَرتَری
دیکشنری عربی به فارسی
تَلَوُّن
تَلَوُّن
رَنگین بودَن، رَنگ آمیزی
دیکشنری عربی به فارسی
تَلَوُّث
تَلَوُّث
آلودِگی
دیکشنری عربی به فارسی
تَنَوُّع
تَنَوُّع
تَنَوُّع بَخشی، تَنَوُّع
دیکشنری عربی به فارسی
تَمَوُّج
تَمَوُّج
مُنحَنی ها، مُوج دار شُدَن، مُوجی بودَن
دیکشنری عربی به فارسی