معنی تَسلِيم
تَسلِيم
استرداد، تحویل، تسلیم
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَسلِيم
تَسلِيح
تَسلِيح
نِظَامی سازی، مُسَلَّح کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَعلِيم
تَعلِيم
اِعلامیّه، آموزِش و پَروَرِش، تَعلِیم، آموزِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَجرِيم
تَجرِيم
جِنایَت سازی، جُرم اِنگاری، رَد صَلاحیَّت، غِیرِقانونی سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَثلِيث
تَثلِيث
سِه ضِلعی سازی، مُثَلَّث سازی، سِه گانِه سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَأمِيم
تَأمِيم
تَصَرُّف اِجباری، مِلّی شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَألِيق
تَألِيق
تابِش، دِرَخشِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَألِيف
تَألِيف
تَالیف، تَرکیب
دیکشنری عربی به فارسی
تَخلِيل
تَخلِيل
کُلُرزَنی، تُرشی
دیکشنری عربی به فارسی
تَخلِيص
تَخلِيص
سَمّ زُدایی، تَرخیص کالا اَز گُمرُک
دیکشنری عربی به فارسی