معنی تَسَاءَ
تَسَاءَ
بدتر شدن، بد است
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَسَاءَ
أَضَاءَ
أَضَاءَ
رُوشَن کَردَن، نور
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَاجَ
تَحَاجَ
اِجتِماعی شُدَن، او بَحث کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَارَ
تَجَارَ
تَبادُل کَردَن، بازَرگانان
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَاقَ
تَفَاقَ
مُوافَقَت کَردَن، او مُوافَقَت کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
تَصَارَ
تَصَارَ
سَخت کَردَن، شُد
دیکشنری عربی به فارسی
تَسَخَّ
تَسَخَّ
آلودِه کَردَن، کَثیف شُو
دیکشنری عربی به فارسی
هَدَاءَ
هَدَاءَ
هَدیه دادَن، آرام باش
دیکشنری عربی به فارسی
مَسَاء
مَسَاء
عَصر
دیکشنری عربی به فارسی