معنی تَرنِيم
تَرنِيم
آواز دسته جمعی، لحن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَرنِيم
تَرمِيم
تَرمِيم
نُوسازی، تَرمیم
دیکشنری عربی به فارسی
تَرقِيم
تَرقِيم
نِشانِه گُذاری، شُمارِه گُذاری
دیکشنری عربی به فارسی
تَجرِيم
تَجرِيم
جِنایَت سازی، جُرم اِنگاری، رَد صَلاحیَّت، غِیرِقانونی سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَأنِيب
تَأنِيب
سَرزَنِش، تَوبیخ
دیکشنری عربی به فارسی
تَأمِيم
تَأمِيم
تَصَرُّف اِجباری، مِلّی شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَحكِيم
تَحكِيم
داوَری
دیکشنری عربی به فارسی
تَحطِيم
تَحطِيم
آسیب، دَرهَم شِکَستَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَحجِيم
تَحجِيم
کَربُناتِه شُدَن، سایز بَندی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفنِيد
تَفنِيد
کاهِش، رَد
دیکشنری عربی به فارسی