معنی تَرشِيح
تَرشِيح
نامزدی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَرشِيح
تَلمِيح
تَلمِيح
اِشارِه مُبهَم، اِشارِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَلقِيح
تَلقِيح
گَردِه اَفشانی، واکسیناسیون
دیکشنری عربی به فارسی
تَصرِيح
تَصرِيح
فَریاد، یِک مُجَوِّز
دیکشنری عربی به فارسی
تَصحِيح
تَصحِيح
تَصحِیح، تَجدیدِ نَظَر
دیکشنری عربی به فارسی
تَشرِيف
تَشرِيف
شَرافَت بَخشی، یِک اِفتِخار
دیکشنری عربی به فارسی
تَشرِيع
تَشرِيع
رَسمی سازی، قانون گُذاری، قانونی سازی، قانونی شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَسلِيح
تَسلِيح
نِظَامی سازی، مُسَلَّح کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَروِيج
تَروِيج
رَواج، اِرتِقاء، تَبلِیغ
دیکشنری عربی به فارسی
تَرنِيم
تَرنِيم
آواز دَستِه جَمعی، لَحن
دیکشنری عربی به فارسی