جدول جو
جدول جو

معنی تَذَمَّرَ

تَذَمَّرَ
حواس پرت کردن، افسرده بودن، نق زدن، زاری کردن، شکایت کردن، گله کردن
دیکشنری عربی به فارسی

واژه‌های مرتبط با تَذَمَّرَ