معنی تَخَدُّر
تَخَدُّر
بی حسّی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَخَدُّر
تَحَضُّر
تَحَضُّر
شَهری سازی، شَهرنِشینی
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَرُّر
تَحَرُّر
آزادسازی، رَهایی، آزادی
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَذُّر
تَجَذُّر
ریشِه داری، ریشِه دار بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَبَخُّر
تَبَخُّر
تَبخِیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَدُّب
تَأَدُّب
آداب، اَدَب
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَخُّر
تَأَخُّر
تَأخیر، دیرکَرد، تَأخیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَيُّل
تَخَيُّل
تَخَیُّل سازی، تَصَوُّر کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَلُّف
تَخَلُّف
عَقَب ماندِگی
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَلُّص
تَخَلُّص
واگُذاری، خَلاص شُدَن اَز شَر
دیکشنری عربی به فارسی