معنی تَبرِئَة
تَبرِئَة
تبرئه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَبرِئَة
تَجرِبَة
تَجرِبَة
تَجرُبِه، یِک تَجرُبِه، آزمایِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَورِيَة
تَورِيَة
ایهام، جِناس
دیکشنری عربی به فارسی
تَهنِئَة
تَهنِئَة
تَبرِیک، تَبرِیک می گویَم
دیکشنری عربی به فارسی
تَهدِئَة
تَهدِئَة
آرام سازی، آرام باش، دِلجویی
دیکشنری عربی به فارسی
تَبِعَة
تَبِعَة
مَشروطیَّت، یِک نَتیجِه
دیکشنری عربی به فارسی