معنی تَبَاهَى
تَبَاهَى
به رخ کشیدن، لاف زدن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَبَاهَى
تَفَاهَة
تَفَاهَة
بی اَرزِشی، بی اَهَمیَّت بودَن، اِبتِذال، جُزئی نِگَری
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَادَى
تَفَادَى
دُور زَدَن، اِجتِناب کُنید، جاخالی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَبَاهٍ
تَبَاهٍ
خودنَمایی
دیکشنری عربی به فارسی