معنی تَأَخُّر
تَأَخُّر
تأخیر، دیرکرد، تأخیر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَأَخُّر
تَبَخُّر
تَبَخُّر
تَبخِیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَضُّر
تَحَضُّر
شَهری سازی، شَهرنِشینی
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَرُّر
تَحَرُّر
آزادسازی، رَهایی، آزادی
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَذُّر
تَجَذُّر
ریشِه داری، ریشِه دار بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَيُّن
تَأَيُّن
یُونیزاسِیُون، یُونیزِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَوُّه
تَأَوُّه
نالِه کَردَن، نالِه، نالان
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَنُّث
تَأَنُّث
زَنانِه سازی، زَنانِه شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَمُّل
تَأَمُّل
خودکاوی، تَفَکُّر
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَلُّه
تَأَلُّه
اِلاهیَّت، خُدایی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی