معنی بِمَرُونَةٍ
بِمَرُونَةٍ
چابک دست، انعطاف پذیر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِمَرُونَةٍ
بِبَرُودَةٍ
بِبَرُودَةٍ
با خونسَردی، بِه سَردی
دیکشنری عربی به فارسی