معنی بِطَرِيقَةٍ مُنفِّرَةٍ بِطَرِيقَةٍ مُنفِّرَةٍ به طور زننده، به شکلی دفعی بِه طُورِ زَنَندِه، بِه شِکلی دَفعی دیکشنری عربی به فارسی