جدول جو
جدول جو

معنی بِطَرِيقَةٍ مُنَوِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُنَوِّرَةٍ
به طور روشنگرانه، به شیوه ای روشنگر
دیکشنری عربی به فارسی

واژه‌های مرتبط با بِطَرِيقَةٍ مُنَوِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُؤَثِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُؤَثِّرَةٍ
بِه طورِ تَأثیرگُذار، بِه شِکلی تَأثیرگُذار، بِه طورِ تَأثیرگُذارانِه، به طور مؤثر، بِه طُورِ دِلخَراش، بِه طُورِ دِلسوزانِه
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ مُرَوِّعَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُرَوِّعَةٍ
بِه طُورِ تَرسناک، بِه طَرزِ وَحشَتناکی
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ مُدَوَّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُدَوَّرَةٍ
بِه طورِ ماژُولار، بِه صورَتِ گِرد
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ مُحَيِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُحَيِّرَةٍ
بِه طُورِ گیج کُنَندِه، بِه شِکلی گیج کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ مُنفِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُنفِّرَةٍ
بِه طُورِ زَنَندِه، بِه شِکلی دَفعی
دیکشنری عربی به فارسی