جدول جو
جدول جو

معنی بِطَرِيقَةٍ مُتَذَمِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُتَذَمِّرَةٍ
با حالت آزرده، به شکلی ناله
دیکشنری عربی به فارسی

واژه‌های مرتبط با بِطَرِيقَةٍ مُتَذَمِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُتَكَرِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُتَكَرِّرَةٍ
مُکَرَّراً، بِه صورَتِ تِکرَاری
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ مُتَكَبِّرَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُتَكَبِّرَةٍ
بِه طُورِ مُتِکَبِّرانِه، بِه شِکلی مُتِکَبِّرانِه، بِه طُورِ مَغرورانِه
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ مُتَحَمِّسَةٍ

بِطَرِيقَةٍ مُتَحَمِّسَةٍ
مُشتاقانِه، بِه شِکلی مُشتاقانِه
دیکشنری عربی به فارسی