معنی بِطَرِيقَةٍ مُبهِمَةٍ بِطَرِيقَةٍ مُبهِمَةٍ به طور گیج کننده، به شکلی مبهم دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ مُلهِمَةٍ بِطَرِيقَةٍ مُلهِمَةٍ اِلهام بَخش، بِه رَوِشی اِلهام بَخش دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ مُؤلِمَةٍ بِطَرِيقَةٍ مُؤلِمَةٍ بِه طُورِ دِلخَراش، بِه شِکلی دَردناک، آسیب زَنَندِه دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ مُهِمَّةٍ بِطَرِيقَةٍ مُهِمَّةٍ بِه طُورِ مُهِمّ، دَر یِک راه مُهِمّ دیکشنری عربی به فارسی