جدول جو
جدول جو

معنی بِطَرِيقَةٍ قَسرِيَّةٍ

بِطَرِيقَةٍ قَسرِيَّةٍ
به طور اجبار آمیز، به صورت اجباری
دیکشنری عربی به فارسی

واژه‌های مرتبط با بِطَرِيقَةٍ قَسرِيَّةٍ

بِطَرِيقَةٍ نَارِيَّةٍ

بِطَرِيقَةٍ نَارِيَّةٍ
بِه طُورِ آتَش بازی وار، بِه شِکلی آتَشین
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ قَومِيَّةٍ

بِطَرِيقَةٍ قَومِيَّةٍ
بِه طُورِ مِلّی گَرایانِه، بِه شِکلِ مِلّی
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ عَصرِيَّةٍ

بِطَرِيقَةٍ عَصرِيَّةٍ
بِه طُورِ مُدِرن، بِه رَوِشی مُدِرن
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ رَسمِيَّةٍ

بِطَرِيقَةٍ رَسمِيَّةٍ
بِه طُورِ گِرافیکی، بِه صورَتِ رَسمی
دیکشنری عربی به فارسی

بِطَرِيقَةٍ خَيرِيَّةٍ

بِطَرِيقَةٍ خَيرِيَّةٍ
بِه طُورِ خِیرخوٰاهانِه، بِه صورَتِ خِیریِّه
دیکشنری عربی به فارسی