ترجمه بِطَرِيقَةٍ فَورِيَّةٍ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِطَرِيقَةٍ فَورِيَّةٍ
بِطَرِيقَةٍ فَردِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ فَردِيَّةٍ
- بِه طُورِ فَردگَرایانِه، بِه صورَتِ فَردی، بِه طُورِ فَردی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ نَارِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ نَارِيَّةٍ
- بِه طُورِ آتَش بازی وار، بِه شِکلی آتَشین
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ قَومِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ قَومِيَّةٍ
- بِه طُورِ مِلّی گَرایانِه، بِه شِکلِ مِلّی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ قَسرِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ قَسرِيَّةٍ
- بِه طُورِ اِجبار آمیز، بِه صورَتِ اِجباری
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ فِطرِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ فِطرِيَّةٍ
- بِه طُورِ ذاتی، بِه صورَتِ غَریزی، بِه طُورِ شُهودی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ جَوفِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ جَوفِيَّةٍ
- بِه طُورِ تُوخَالِی، بِه صورَتِ زیرزَمینی
دیکشنری عربی به فارسی