ترجمه بِطَرِيقَةٍ فَردِيَّةٍ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
معنی بِطَرِيقَةٍ فَردِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ فَردِيَّةٍ
- به طور فردگرایانه، به صورت فردی، به طور فردی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِطَرِيقَةٍ فَردِيَّةٍ
بِطَرِيقَةٍ نَقدِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ نَقدِيَّةٍ
- بِه طُورِ اِنتِقادی، بِه صورَتِ نَقدی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ حَربِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ حَربِيَّةٍ
- بِه طُورِ جَنگجویانِه، بِه صورَتِ نِظَامی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ رَعدِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ رَعدِيَّةٍ
- بِه طُورِ رَعدآسا، بِه شِکلی رَعد و بَرق
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ فَرِيدَةٍ
- بِطَرِيقَةٍ فَرِيدَةٍ
- بِه طُورِ مُنحَصِر بِه فَرد، بِه رَوِشی مُنحَصِر بِه فَرد
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ وَدِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ وَدِيَّةٍ
- بِه طُورِ دوستانِه، بِه صورَتِ دوستانِه
دیکشنری عربی به فارسی