ترجمه بِطَرِيقَةٍ بَدَائِيَّةٍ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
معنی بِطَرِيقَةٍ بَدَائِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ بَدَائِيَّةٍ
- به طور اوّلیّه، به روشی بدوی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِطَرِيقَةٍ بَدَائِيَّةٍ
بِطَرِيقَةٍ فَضَائِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ فَضَائِيَّةٍ
- بِه طُورِ هَوافَضایی، بِه رَوِشی فَضایی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ هَوَائِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ هَوَائِيَّةٍ
- بِه طُورِ هَوازی، بِه صورَتِ پِنُوماتیک
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ قَضَائِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ قَضَائِيَّةٍ
- اَز نَظَر صَلاحیَّت قَضایی، بِه صورَتِ قَضایی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ عَادَائِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ عَادَائِيَّةٍ
- بِه طُورِ خَصمانِه، بِه صورَتِ عادّی
دیکشنری عربی به فارسی
بِطَرِيقَةٍ دَوَائِيَّةٍ
- بِطَرِيقَةٍ دَوَائِيَّةٍ
- بِه طُورِ دارویی، اَز نَظَرِ دارویی
دیکشنری عربی به فارسی