معنی بِصَوتٍ زَارِعٍ
بِصَوتٍ زَارِعٍ
با صدای غرغر، با صدای کاشته
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِصَوتٍ زَارِعٍ
بِصَوتٍ زَاعِقٍ
بِصَوتٍ زَاعِقٍ
پُر سَر و صِدا، با صِدایِ بُلَند
دیکشنری عربی به فارسی