ترجمه بِشَكلٍ مُتَعَمِّدٍ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِشَكلٍ مُتَعَمِّدٍ
بِشَكلٍ مُتَعَاهِدٍ
- بِشَكلٍ مُتَعَاهِدٍ
- بِه طُورِ وَظیفِه شناسانِه، بِه صورَتِ تَوَافُقی
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مُتَزَمِّتٍ
- بِشَكلٍ مُتَزَمِّتٍ
- بِه طُورِ مُتِظاهِرانِه یا با اَدَب اِفراطی، بِه شیوِه ای سَختگیرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مُتَبَدِّدٍ
- بِشَكلٍ مُتَبَدِّدٍ
- بِه طُورِ پَراکَندِه، بِه صورَتِ پَراکَندِه
دیکشنری عربی به فارسی