معنی بِشَكلٍ مُتَعَرِّجٍ
بِشَكلٍ مُتَعَرِّجٍ
با ناصافی، به صورت زیگزاگ
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِشَكلٍ مُتَعَرِّجٍ
بِشَكلٍ مُتَوَهِّجٍ
بِشَكلٍ مُتَوَهِّجٍ
بِه طُورِ فُسفُری، بِه شِکلی دِرَخشان
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مُتَعَمِّدٍ
بِشَكلٍ مُتَعَمِّدٍ
آگاهانِه، بِه عَمد
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مُتَعَثِّرٍ
بِشَكلٍ مُتَعَثِّرٍ
بِه طُورِ پُر دَست اَنداز، تَزَلزُلی
دیکشنری عربی به فارسی