معنی بِشَكلٍ مُتَحَدٍ
بِشَكلٍ مُتَحَدٍ
چالش جویانه، متّحد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِشَكلٍ مُتَحَدٍ
بِشَكلٍ مُتَفَادٍ
بِشَكلٍ مُتَفَادٍ
بِه طُورِ طَفرِه ای، اِجتِناب شَوَد
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مُتَعَبٍ
بِشَكلٍ مُتَعَبٍ
با زَحمَت، خَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مُوَحَّدٍ
بِشَكلٍ مُوَحَّدٍ
یِکسان، بِه صورَتِ یِکپارچِه
دیکشنری عربی به فارسی