ترجمه بِشَكلٍ مَرٍّ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِشَكلٍ مَرٍّ
بِشَكلٍ حَارٍّ
- بِشَكلٍ حَارٍّ
- بِه طُورِ سوزان، داغ، با اِحساسات زیاد، با شِدَّت، بِه طُورِ شَرجی
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ مَرِحٍ
- بِشَكلٍ مَرِحٍ
- بِه طُورِ بازیگوشانِه، بِه رَوِشی سَرگَرم کُنَندِه، بِه طُورِ شِیطَنَت آمیز
دیکشنری عربی به فارسی