ترجمه بِشَكلٍ غَالٍ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِشَكلٍ غَالٍ
بِشَكلٍ قَاسٍ
- بِشَكلٍ قَاسٍ
- بِه طُورِ سِفت و سَخت، بِه طَرزِ خَشِن، با خُشکی، بِه طُورِ سَختگیرانِه، بِه طُورِ بی رَحمانِه، بِه شِدَّت اِنتِقاد آمیز
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ جَافٍ
- بِشَكلٍ جَافٍ
- بِه طُورِ خُشک، بِه شِدَّت، بِه طُورِ تُند و بی رَحمانِه، بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بِه طُورِ خَشِن
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ تَاليٍ
- بِشَكلٍ تَاليٍ
- بِه طُورِ متعاقبِ، بِه رَوِشِ زیرِ، بِه طُورِ پِی دَر پِی
دیکشنری عربی به فارسی