معنی بِشَكلٍ عِطرِيٍّ
بِشَكلٍ عِطرِيٍّ
عطری، به صورت معطّر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِشَكلٍ عِطرِيٍّ
بِشَكلٍ قِطِّيٍّ
بِشَكلٍ قِطِّيٍّ
بِه طُورِ گُربِه ای، بِه رَوِشِ گُربِه ای
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ عِلمِيٍّ
بِشَكلٍ عِلمِيٍّ
بِه طُورِ عِلمی، اَز نَظَرِ عِلمی
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَكلٍ شِعرِيٍّ
بِشَكلٍ شِعرِيٍّ
بِه طُورِ شاعِرانِه، بِه شِکلی شاعِرانِه
دیکشنری عربی به فارسی