معنی بِدُونِ حُلمٍ
بِدُونِ حُلمٍ
بدون خواب، بدون رؤیا
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِدُونِ حُلمٍ
بِدُونِ عِلمٍ
بِدُونِ عِلمٍ
بِه طُورِ نادانِستِه، بِدونِ دانِش
دیکشنری عربی به فارسی