معنی بِحَقدٍ
بِحَقدٍ
با کینه، با بغض
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِحَقدٍ
بِحَسمٍ
بِحَسمٍ
بِه طُورِ قاطِع، قاطِعانِه
دیکشنری عربی به فارسی
بِحَسَدٍ
بِحَسَدٍ
با حَسادَت، با بیزاری، با حَسَد
دیکشنری عربی به فارسی
بِحَدٍّ
بِحَدٍّ
مَحدود، بِه شِدَّت
دیکشنری عربی به فارسی
بِعَمدٍ
بِعَمدٍ
بِه طُورِ عَمدی، بِه عَمد
دیکشنری عربی به فارسی