معنی بِتَكرَارٍ
بِتَكرَارٍ
اغلب، مکرّر، به طور مکرّر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِتَكرَارٍ
بِتَرَاوٍ
بِتَرَاوٍ
بِه طُورِ ماندِگار، با دِقَّت
دیکشنری عربی به فارسی
بِتَرَاحٍ
بِتَرَاحٍ
آرامِش بَخش، با آرامِش
دیکشنری عربی به فارسی
بِتَوَارٍ
بِتَوَارٍ
بِه طُورِ مَحدود، دَر سُکوت
دیکشنری عربی به فارسی