معنی بِتَعَبٍ
بِتَعَبٍ
خسته گونه، خسته
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِتَعَبٍ
بِأَدَبٍ
بِأَدَبٍ
با اَدَب، مُؤَدَّبانِه، بِه طُورِ مُؤَدَّبانِه
دیکشنری عربی به فارسی
بِشَغَبٍ
بِشَغَبٍ
شِیطَنَت آمیز، آشوبگَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
بِصَخَبٍ
بِصَخَبٍ
با جَنجال، پُر سَر و صِدا
دیکشنری عربی به فارسی
بِغَضَبٍ
بِغَضَبٍ
عَصَبانیَّت آمیز، با عَصَبانیَّت، خَشمگینانِه
دیکشنری عربی به فارسی