معنی بِتَذَلُّلٍ
بِتَذَلُّلٍ
با چاپلوسی، نابارور، با التماس، ناآموخته
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بِتَذَلُّلٍ
بِتَذَمُّرٍ
بِتَذَمُّرٍ
با نالِه و شِکایَت، بِه طَرزِ کوچَکی
دیکشنری عربی به فارسی
بِتَأَلُّقٍ
بِتَأَلُّقٍ
با دِرَخشَندِگی، دِرَخشان
دیکشنری عربی به فارسی
بِتَوَسُّلٍ
بِتَوَسُّلٍ
بِه طُورِ اِلتِماس آمیز، اِلتِماس کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
بِتَعَقُّلٍ
بِتَعَقُّلٍ
ظَریفانِه، مَنطِقی
دیکشنری عربی به فارسی