جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بُخل

بوخل

بوخل
خُرفِه، گیاهی خودرو و یک ساله با ساقۀهای سرخ و برگ های سبز و تخم های ریز سیاه لعاب دار و نرم کننده که مصرف خوراکی و دارویی دارد
تورَک، پَرپَهن، بَلبَن، فَرفَخ، بُخلِه، بَخیلِه، بوخَلِه، بیخیلِه، بَقلَةُ الحَمقا
بوخل
فرهنگ فارسی عمید

باخل

باخل
نابخشنده و شوم. (آنندراج). زفت. بخیل. ج، بُخَّل. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

بوخل

بوخل
خرفه را گویند که بعربی بقلهالحمقاء خوانند. (برهان). خرفه. بوخله. (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء). فرفخ. بقلهالحمقاء. رجله. پرپهن. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به بوخله شود
لغت نامه دهخدا