معنی بَرَاغمَاتِيّ
بَرَاغمَاتِيّ
عمل گرا
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بَرَاغمَاتِيّ
بَرَاغِمَاتِيّ
بَرَاغِمَاتِيّ
عَمَل گَرایانِه، عَمَل گِرا
دیکشنری عربی به فارسی