معنی بَخَّارَ
بَخَّارَ
بخار کردن، بخار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بَخَّارَ
أَخَّرَ
أَخَّرَ
تَعویق اَنداختَن، آخَرین
دیکشنری عربی به فارسی
بَشَّرَ
بَشَّرَ
پودر کَردَن، مُوعِظِه کَرد، پیش نِشان دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَرَّرَ
بَرَّرَ
وَحشی کَردَن، او تَوجِیه کَرد، تَوجِیه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَخَرَ
بَخَرَ
بُخار کَردَن، بُخور دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَخَار
بَخَار
دودکَردِه، بُخار
دیکشنری عربی به فارسی